فایل های مقالات و پروژه ها – ۲-۶-۱-۵-۴- مدل اسپرینگیت – 2 |
۵- استعفای مدیران ارشد :
مدیران ارشد یک سازمان در جایگاهی هستند که میتوانند عملکرد بعدی سازمان را ببینند . بنابرین آن ها میتوانند زودتر استعفا دهند و به شرکتهایی که پتانسیل بهتری برای مقاومت در برابر ناملایمات اقتصادی دارند ملحق بشوند ، این استعفا میتواند یک نشانه عملکرد ضعیف باشد.
۶- افت قیمت سهام :
قیمت های سهام نشان دهنده ارزشی هستند که بازارها برای شرکت قائل است . بی ثباتی و کاهش قیمت سهام ممکن است منجر به ترک شرکت از سوی سهامداران با فروش سهام گرددو اعتبار دهندگان نیز عملکرد شرکت را با قیمت سهام آن ارزیابی میکنند .
۲-۳-۴) انواع مدلهای پیشبینی ورشکستگی :
اولین تحقیق در زمینه پیشبینی ورشکستگی در سال ۱۹۰۰ توسط توماس وودلاک انجام شد. وی یک تجزیهو تحلیل کلاسیک در صنعت راهآهن انجام داد و نتایج تحقیق خود را در مقاله تحت عنوان “درصد هزینه های عملیاتی به سود انباشته ناخالص” ارائه کرد. در سال ۱۹۱۱، لارس جامبرلاین در مقالهای تحت عنوان “اصول سرمایهگذاری اوراق قرضه” از نسبت های به دست آمده به وسیله وودلاک، نسبت های عملکرد را به وجود آورد. در سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۵، آرتور ونیکور و ریموند اسمیت در مطالعات خود تحتعنوان “روش های تحلیل در نسبت های مالی شرکتهای ورشکسته” دریافتند که صحیحترین نسبت برای تعیین وضعیت ورشکستگی، نسبت سرمایه در گردش به کل دارایی است. اولین تحقیقاتی که باعث ایجاد مدلی برای پیشبینی ورشکستگی شد، تحقیقات ویلیام بیور در سال ۱۹۶۶ بود. بیور یک مجموعه شامل ۳۰ نسبت مالی که به نظر وی، بهترین نسبت های برای ارزیابی سلامتی یک شرکت بودند را انتخاب کرد. سپس نسبت ها را بر اساس چگونگی ارزیابی شرکتها، در شش گروه طبقهبندی کرد. وی طی تحقیقات خود به این نتیجه رسید که ارزش هر نسبت، در میزان اعتبار طبقهبندی شرکتها در گروههای شرکتهای ورشکسته و غیرورشکسته است، و میزان خطای طبقهبندی کمتر، نشاندهنده ارزش بالای هر نسبت است. طبق این اصل، بیور نسبت را که دارای کمترین نرخ خطای طبقهبندی بود را به ترتیب اهمیت به شرح زیر معرفی کرد: جریان نقد به کل دارایی، درآمد خالص به کل دارایی، کل بدهی به کل دارایی، سرمایه در گردش به کل دارایی، نسبت جاری و نسبت فاصله عدم اطمینان. در ادامه سیر تکوینی مدل های پیشبینی ور شکستگی را به ترتیب ظهورشان بررسی میکنیم.(رهنمای روپشتی،نیکومرام،شاهور دیانی ،۱۳۸۵: ۵۱۲ (
۲-۳-۴-۱)مدل ویلیام بیور
تحقیقات بیور منجر به ایجاد مدلی که به مدل تک متغیره معروف است شد. بیور در سال ۱۹۶۶ یک مجموعه شامل ۳۰ نسبت مالی که به نظر او بهترین نسبتها برای ارزیابی سلامت یک شرکت میباشد را انتخاب کرد. این گروه شش گانه عبارتند از :
- نسبتهای جریان نقد ۲- نسبتهای درآمد خالص
۳- نسبتهای بدهی به درآمد کل ۴- نسبتهای درآمدهای کل
۵- نسبتهای درآمد نقد به بدهی موجود ۶- نسبتهای بازده حاصل از فروش .
بیور مدل خود را بر اساس چهار اصل تنظیم کرد اولاً درآمد نقد خالص یک شرکت احتمال ورشکستگی را کاهش میدهد . دوماً جریان نقد خالص بالا که ناشی از فعالیت شرکت در بازار میباشد نیز احتمال ورشکستگی را پایین می آورد . سوماً میزان بدهی بالا برای هر شرکت احتمال ورشکستگی آن ها را بالا میبرد . چهارما” اینکه نرخ بالای درآمد نقد مورد نیاز به هزینه های عملیاتی سرمایه احتمال ورشکستگی را بالا خواهد برد . او از این اصول برای سنجش توانایی نسبت ها به پیشبینی ورشکستگی ، استفاده کرد . بیور برای این کار ۷۹ شرکت ورشکسته و ۷۹ شرکت غیر ورشکسته را انتخاب کرد ، سپس هر یک از ۳۰ نسبت را در این شرکت ها مورد سنجش قرار داد. او در این تحقیقات به این نتیجه رسید که میزان اعتبار پیشبینی هر یک از نسبتها متفاوت است .
همچنین شرکت های ورشکسته نه فقط جریانهای نقد کمتری از شرکت های غیر ورشکسته دارند بلکه مقدار ذخیره درآمدی نقد کمتری را نیز دارا میباشند . در ضمن او پی برد که اگر چه شرکت های ورشکسته سرمایه کمتری برای پوشش تعهدات خود دارند ولی تمایل به گرفتن وام بیشتری را نسبت به شرکت های غیر ورشکسته دارند. بیور در انتهای تحقیقات خود به این نتیجه رسید که ارزش هر نسبت ، در میزان اعتبار طبقه بندی شرکتها در گروههای ورشکسته میباشد و میزان خطای طبقه بندی کمتر ، نشان دهنده ارزش بالای هر نسبت میباشد .
۲-۳-۴-۲) مدل آلتمن
آلتمن در سال ۱۹۶۸ از طریق تجزیه و تحلیل چند ممیزی[۳۲] و از میان ۲۲ نسبت مالی که به نظر او بهترین پیشبینی کننده ها برای پیشبینی ورشکستگی بودند ، ۵ نسبت مالی را به صورت ترکیبی به عنوان بهترین پیشبینی کننده ورشکستگی انتخاب کرد.آلتمن درجه اهمیت هریک از نسبت ها را مشخص نموده و به هر یک ضریبی متناسب با درجه تاثیر آن تخصیص داده است ، که مقیاسی از لحاظ سنجش عددی به دست میدهد . او ضریب مورد بحث را در نتیجه پژوهش موارد مختلف تعیین نموده است . این ضرایب به شرح زیر میباشد :
جدول ۲-۲- ضرایب شاخص Z آلتمن
نسبت ضرایب بازده دارایی X1 ۳/۳ نسبت فروش به دارایی X2 ۹۹/۰ نسبت ارزش روز سهام به بدهی X3 ۶/۰ نسبت سرمایه در گردش به دارایی X4 ۲/۱ نسبت سود انباشته به دارایی X5 ۴/۱
ضرایب فوق را در نسبتهایی که برای واحد مورد رسیدگی محاسبه می شود ضرب میکنند و حاصل جمع آن ها را اصطلاحاً بنام شاخص z مینامند .
X5 ۴/۱ + X42/1 + X3 ۶/۰+X2 ۹۹/۰ +X1 ۳/۳ = شاخص Z
در این مدل اگر z آن بزرگتر از ۹۹/۲ باشد ، احتمال ورشکستگی آن خیلی کم است .
۲-۶-۱-۵-۳- مدل دی کین
بعد از آلتمن تحقیقات دیگری برای پیشبینی ورشکستگی با بهره گرفتن از نسبت های مالی انجام شده که هر چند در این تحقیقات به واسطه بهبود در جمع آوری داده ها و روش های آماری ، روش ها اصلاح شد ولی نتایج به دست آمده توسط محققان به صورت قابل ملاحظه ای تغییر نیافت. به عنوان نمونه دی کین در سال ۱۹۷۲ به نسبت های اولیه آزمایش شده توسط بیور مراجعه کرد و از تصادف به جای تطابق برای انتخاب نمونه شرکتهای موفق استفاده کرد. معادله ممیز به دست آمده دقت طبقه بندی مدل آلتمن را داشت و از توانایی تمایز تا سه سال قبل از ورشکستگی به صورت کار آمد برخوردار بود. اما وقتی با نمونه معتبر مطابقت داده شد، در نتایج حاصله عدم یکنواختی مشاهده شد. یعنی تزلزل قابل ملاحظه ای در مدل برآوردی وجود داشت. ( علی خانی ،۱۳۸۵ )
۲-۶-۱-۵-۴- مدل اسپرینگیت
این مدل بر مبنای مطالعات آلتمن در سال ۱۹۷۸ به وسیله اسپرینگیت ایجاد شد. اسپرینگیت همانند آلتمن از تجزیه و تحلیل چند ممیزی برای انتخاب چهار نسبت مالی مناسب از میان ۱۹ نسبت که بهترین نسبت ها برای تشخیص شرکت های سالم و ورشکسته بود ، استفاده کرد.
جدول ۲-۳- ضرایب شاخص اسپرینگیت
نسبت ضریب سرمایه در گردش به کل دارایی ۰۳/۱ سود ویژه قبل از بهره و مالیات به کل دارایی ها ۰۷/۳ سود ویژه قبل از مالیات به بدهی جاری ۶۶/۰ فروش به کل دارایی ۴/۰
X44/0+X366/0+X207/3+X103/1 = شاخص Z
“
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-19] [ 10:28:00 ب.ظ ]
|