بر اساس استدلال­های ذکر شده در قسمت فوق ‌می‌توان گفت که فراهم کردن اطلاعات موجب افزایش یادگیری سازمانی شده و یادگیری درست و صحیح، عملکرد سازمانی را افزایش می­دهد. بدین ترتیب می‌توانیم فرضیه اول تا سوم را که ارتباط میان اطلاعات حسابداری مدیریت، یادگیری سازمانی و عملکرد را توصیف می­ نماید بیان کنیم:

 

فرضیه­ اول: بین به کارگیری رویکردها و تکنیک­های حسابداری مدیریت و عملکرد تولیدی رابطه معناداری وجود دارد.

 

فرضیه­ دوم: بین یادگیری سازمانی و عملکرد تولیدی شرکت رابطه معنا­داری وجود دارد.

 

یادگیری سازمانی از طریق تنوع در فعالیت­ها و تجربیات شرکت تقویت می­گردد (نویس و همکاران[۳۳]، ۱۹۹۵). انجام فعالیت در شرایط گوناگون، تنوع رویدادها و عقایدی را که از طریق آن یک شرکت شناخته می­ شود را افزایش می­دهد. این تنوع عملیاتی شرکت را قادر می­سازد تا یک مهارت و دانش اولیه­ای را بنا نهاده و یادگیری آتی شرکت را تقویت نموده و افزایش دهد. سایر تسهیل­کننده­هایی که یادگیری سازمانی را مورد حمایت قرار داده و ارتقاء می­ دهند، تغییرات محیطی، گزارشگری سریع و مداوم و… هستند که به عنوان رابط میان شرکت و شرایط خارجی قرار دارند (سیم و کیلوس، ۱۹۹۸).

 

بسیاری از شرکت به صورت عملی اثرات ارتقایی یادگیری مربوط به تکنولوژی اطلاعات را که وظایف تسهیل­کننده­ های یادگیری سازمانی تکمیل کرده و تأیید می­ نماید را مورد بررسی قرار داده ­اند. لام[۳۴] (۱۹۹۷) از طریق تجربیات آزمایشگاهی متوجه شدند که یک گروه سیستم پشتیبانی تصمیم ­گیری قادر است تا از طریق بهبود در تعامل گروهی، کیفیت تصمیم ­گیری یا اثربخشی یادگیری مشترک را افزایش دهد. شیرانی و همکاران[۳۵] (۱۹۹۹) نشان دادند که یک گروه سیستم پشتیبانی قادر است تا از طریق کمک به ارتباطات گروهی، اثر مثبتی بر کسب دانش و یا ایجاد عقاید داشته باشد. پیترسان و جان اسکات (۲۰۰۳) دلایل شکاف موجود میان یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده را وجود موانع انتقال یادگیری در تمام سطوح سازمان و همچنین عدم وجود ارتباط میان فرآیندهای یادگیری در سازمان عنوان نموند. دوراکس (۲۰۰۵) ‌به این نتایج نایل شد که افزایش ارتباطات باز، بصیرت مشترک، اعتماد همکاری، تشویق حمایت فردی، تمرکز بر یادگیری، رشد حرفه­ای و توسعه عملکرد سازمانی و … از اعمال مدیریتی است که در آن گفت و گو و مذاکره، یادگیری سازمانی را ترویج می­دهد.

 

بر اساس مباحثی که در بالا ذکر شد ‌می‌توان گفت که در شرایط تسهیل­کننده­ های یادگیری به خوبی سازمان­دهی شده باشند احتمال بیشتری وجود دارد که گردآوری اطلاعات حسابداری مدیریت به یادگیری اثربخشی سازمانی مرتبط گردد. زمانی­که تسهیل­کننده­ های سازمانی به خوبی آماده نشده باشند، ممکن است گردآوری اطلاعات منجر به یادگیری صحیح نشده و در نتیجه در بهبود عملکرد نیز مؤثر نباشد. بدین ترتیب ما می­توانیم فرضیه­ سوم را به شکل زیر بیان نمائیم:

 

فرضیه­ سوم: یادگیری سازمانی رابطه بین به کارگیری رویکردها و تکنیک­های حسابداری مدیریت و عملکرد تولیدی را تعدیل می­ نماید.

 

۱-۶- قلمرو تحقیق

 

۱-۶-۱- قلمرو موضوعی

 

این تحقیق به بررسی تاثیریادگیری سازمانی ­­بر­به کارگیری اطلاعات حسابداری مدیریت و عملکرد تولیدی شرکت در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.

۱-۶-۲- قلمرو مکانی

 

قلمرو مکانی این تحقیق سازمان بورس اوراق بهادار تهران ‌می‌باشد و جامعه آماری آن شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

 

۱-۶-۳- قلمرو زمانی

 

قلمرو­زمانی­این­تحقیق در ارتباط با بررسی اثر یادگیری سازمانی بر استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت و عملکرد سازمانی، سال ۱۳۹۱ ‌می‌باشد.

 

۱-۷- استفاده­کنندگان از نتایج تحقیق

 

مدیران: رفتارهای مدیران با یادگیری سازمانی رابطه معناداری دارد. رفتار میریت باعث ایجاد بهبود یادگیری سازمانی می­ شود. ‌بنابرین‏ ‌می‌توان گفت از مهمترین عوامل مؤثر بر یادگیری سازمانی مدیران سازمان­ها هستند. مدیران می ­توانند با بهبود استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت و ارتقاء یادگیری سازمانی، عملکرد خود را بهبود بخشند.

 

سهام‌داران و سرمایه‌گذاران: برای داشتن اطلاعات بهتر برای تصمیمات مربوط به سرمایه‌گذاری، سهام‌داران و سرمایه‌گذاران باید دانش و آگاهی بیشتری ‌در مورد سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و میزان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریتداشته باشند. اگر سرمایه‌گذاران، اطلاعات کاملی ‌در مورد ارزش سازمان،سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و میزان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت آن نداشته باشند، ارزیابی آن ها از وضعیت سازمان دارای اعتبار کمتری خواهد بود و خود این ابهام، باعث افزایش هزینه سرمایه برای سازمان می‌شود.

 

تحلیلگران مالی: تحلیلگران برای درک بهتر ارزش سازمان، باید اطلاعات درستی ‌در مورد ارزش سرمایه فکری، یادگیری سازمانیو میزان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت آن داشته باشند. بدون داشتن اطلاعات مفصل ‌در مورد سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و میزان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت، درک چگونگی کمک کردن این اطلاعات در رسیدن به اهداف استراتژیک، تجزیه و تحلیل‌کنندگان نمی‌توانند ارزیابی مطلوبی از وضعیت سازمان انجام دهند. این امر، منجر به افزایش ابهام برای سرمایه‌گذاران و بانک‌ها می‌شود و باعث خواهد شد که آن ها ریسک بیشتری برای سرمایه‌گذاری یا دادن اعتبار، برای سازمان در نظر بگیرند که این خود سبب می‌شود، هزینه سرمایه‌ای افزایش پیدا کند.

 

۱-۸ -تعریف واژه ­ها و اصطلاحات

 

یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی فرآیندی است که ازطریق آن، سازمان تجربیات خود را درک و مدیریت می­ کند. یادگیری سازمانی اساساً به تولید دانش مربوط می­ شود. گاروین[۳۶] (۱۹۹۳)یادگیری سازمانی را به معنی تغییردر وضعیت دانش بیان ‌کرده‌است. در واقع یادگیری سازمانی شامل بهره­ گیری از دانش و به کارگیری آن است.

 

تسهیل ‌کننده‌ای یادگیری سازمانی: تسهیل­کننده­ های یادگیری سازمانی ساختارها و فرآیندهایی هستند­که­زمینه لازم­ برای سهولت یادگیری­واثربخش را فراهم می­ کند.­ از­جمله مواردی که باعث ارتقاء یادگیری سازمانی­ می­ شود­: تعامل ‌و همکاری بین اعضاء، گردش شغلی یا جابجایی میان وظایفی مانند R&D و بازاریابی، تنوع در­فعالیت­ها وتجربیات شر­کت، تغییرات محیطی، گزارشگری سریع و مداوم و… ‌می‌باشد. (چو[۳۷]،۱۹۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...