کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو


آخرین مطالب

 



۵- استعفای مدیران ارشد :

 

مدیران ارشد یک سازمان در جایگاهی هستند که می‌توانند عملکرد بعدی سازمان را ببینند . ‌بنابرین‏ آن ها می‌توانند زودتر استعفا دهند و به شرکتهایی که پتانسیل بهتری برای مقاومت در برابر ناملایمات اقتصادی دارند ملحق بشوند ، این استعفا می‌تواند یک نشانه عملکرد ضعیف باشد.

 

۶- افت قیمت سهام :

 

قیمت های سهام نشان دهنده ارزشی هستند که بازارها برای شرکت قائل است . بی ثباتی و کاهش قیمت سهام ممکن است منجر به ترک شرکت از سوی سهام‌داران با فروش سهام گرددو اعتبار دهندگان نیز عملکرد شرکت را با قیمت سهام آن ارزیابی می‌کنند .

 

۲-۳-۴) انواع مدل‌های پیش‌بینی ورشکستگی :

 

اولین‌ تحقیق‌ در زمینه‌ پیش‌بینی‌ ورشکستگی‌ در سال‌ ۱۹۰۰ توسط‌ توماس‌ وودلاک‌ انجام‌ شد. وی‌ یک‌ تجزیه‌و تحلیل‌ کلاسیک‌ در صنعت‌ راه‌آهن‌ انجام‌ داد و نتایج‌ تحقیق‌ خود را در مقاله‌ تحت‌ عنوان‌ “درصد هزینه های‌ عملیاتی‌ به‌ سود انباشته‌ ناخالص” ارائه‌ کرد. در سال‌ ۱۹۱۱، لارس‌ جامبرلاین‌ در مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ “اصول‌ سرمایه‌گذاری‌ اوراق‌ قرضه” از نسبت های‌ به دست‌ آمده‌ به وسیله‌ وودلاک، نسبت های‌ عملکرد را به وجود آورد. در سال‌ ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۵، آرتور ونیکور و ریموند اسمیت‌ در مطالعات‌ خود تحت‌عنوان‌ “روش های‌ تحلیل‌ در نسبت های‌ مالی‌ شرکت‌های‌ ورشکسته” دریافتند که‌ صحیح‌ترین‌ نسبت‌ برای‌ تعیین‌ وضعیت‌ ورشکستگی، نسبت‌ سرمایه‌ در گردش‌ به‌ کل‌ دارایی‌ است. اولین‌ تحقیقاتی‌ که‌ باعث‌ ایجاد مدلی‌ برای‌ پیش‌بینی‌ ورشکستگی‌ شد، تحقیقات‌ ویلیام‌ بیور در سال‌ ۱۹۶۶ بود. بیور یک‌ مجموعه‌ شامل‌ ۳۰ نسبت‌ مالی‌ که‌ به نظر وی، بهترین‌ نسبت های برای‌ ارزیابی‌ سلامتی‌ یک‌ شرکت‌ بودند را انتخاب‌ کرد. سپس‌ نسبت ها را ‌بر اساس‌ چگونگی‌ ارزیابی‌ شرکت‌ها، در شش‌ گروه‌ طبقه‌بندی‌ کرد. وی‌ طی‌ تحقیقات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ ارزش‌ هر نسبت، در میزان‌ اعتبار طبقه‌بندی‌ شرکت‌ها در ‌گروه‌های‌ شرکت‌های‌ ورشکسته‌ و غیرورشکسته‌ است، و میزان‌ خطای‌ طبقه‌بندی‌ کمتر، نشان‌دهنده‌ ارزش‌ بالای‌ هر نسبت‌ است. طبق‌ این‌ اصل، بیور نسبت‌ را که‌ دارای‌ کمترین‌ نرخ‌ خطای‌ طبقه‌بندی‌ بود را به‌ ترتیب‌ اهمیت‌ به‌ شرح‌ زیر معرفی‌ کرد: جریان‌ نقد به‌ کل‌ دارایی، درآمد خالص‌ به‌ کل‌ دارایی، کل‌ بدهی‌ به‌ کل‌ دارایی، سرمایه‌ در گردش‌ به‌ کل‌ دارایی، نسبت‌ جاری‌ و نسبت‌ فاصله‌ عدم‌ اطمینان. در ادامه سیر تکوینی مدل های پیش‌بینی ور شکستگی را به ترتیب ظهورشان بررسی می‌کنیم.(رهنمای روپشتی،نیکومرام،شاهور دیانی ،۱۳۸۵: ۵۱۲ (

 

۲-۳-۴-۱)مدل ویلیام بیور

 

تحقیقات بیور منجر به ایجاد مدلی که به مدل تک متغیره معروف است شد. بیور در سال ۱۹۶۶ یک مجموعه شامل ۳۰ نسبت مالی که به نظر او بهترین نسبتها برای ارزیابی سلامت یک شرکت می‌باشد را انتخاب کرد. این گروه شش گانه عبارتند از :

 

  1. نسبت‌های جریان نقد ۲- نسبت‌های درآمد خالص

۳- نسبت‌های بدهی به درآمد کل ۴- نسبت‌های درآمدهای کل

 

۵- نسبت‌های درآمد نقد به بدهی موجود ۶- نسبت‌های بازده حاصل از فروش .

 

بیور مدل خود را بر اساس چهار اصل تنظیم کرد اولاً درآمد نقد خالص یک شرکت احتمال ورشکستگی را کاهش می‌دهد . دوماً جریان نقد خالص بالا که ناشی از فعالیت شرکت در بازار می‌باشد نیز احتمال ورشکستگی را پایین می آورد . سوماً میزان بدهی بالا برای هر شرکت احتمال ورشکستگی آن ها را بالا می‌برد . چهارما” اینکه نرخ بالای درآمد نقد مورد نیاز به هزینه های عملیاتی سرمایه احتمال ورشکستگی را بالا خواهد برد . او از این اصول برای سنجش توانایی نسبت ها به پیش‌بینی ورشکستگی ، استفاده کرد . بیور برای این کار ۷۹ شرکت ورشکسته و ۷۹ شرکت غیر ورشکسته را انتخاب کرد ، سپس هر یک از ۳۰ نسبت را در این شرکت ها مورد سنجش قرار داد. او در این تحقیقات ‌به این نتیجه رسید که میزان اعتبار پیش‌بینی هر یک از نسبتها متفاوت است .

 

همچنین شرکت های ورشکسته نه فقط جریان‌های نقد کمتری از شرکت های غیر ورشکسته دارند بلکه مقدار ذخیره درآمدی نقد کمتری را نیز دارا می‌باشند . در ضمن او پی برد که اگر چه شرکت های ورشکسته سرمایه کمتری برای پوشش تعهدات خود دارند ولی تمایل به گرفتن وام بیشتری را نسبت به شرکت های غیر ورشکسته دارند. بیور در انتهای تحقیقات خود ‌به این نتیجه رسید که ارزش هر نسبت ، در میزان اعتبار طبقه بندی شرکت‌ها در ‌گروه‌های ورشکسته می‌باشد و میزان خطای طبقه بندی کمتر ، نشان دهنده ارزش بالای هر نسبت می‌باشد .

 

۲-۳-۴-۲) مدل آلتمن

 

آلتمن در سال ۱۹۶۸ از طریق تجزیه و تحلیل چند ممیزی[۳۲] و از میان ۲۲ نسبت مالی که به نظر او بهترین پیش‌بینی کننده ها برای پیش‌بینی ورشکستگی بودند ، ۵ نسبت مالی را به صورت ترکیبی به عنوان بهترین پیش‌بینی کننده ورشکستگی انتخاب کرد.آلتمن درجه اهمیت هریک از نسبت ها را مشخص نموده و به هر یک ضریبی متناسب با درجه تاثیر آن تخصیص داده است ، که مقیاسی از لحاظ سنجش عددی به دست می‌دهد . او ضریب مورد بحث را در نتیجه پژوهش موارد مختلف تعیین نموده است . این ضرایب به شرح زیر می‌باشد :

 

جدول ۲-۲- ضرایب شاخص Z آلتمن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نسبت ضرایب بازده دارایی X1 ۳/۳ نسبت فروش به دارایی X2 ۹۹/۰ نسبت ارزش روز سهام به بدهی X3 ۶/۰ نسبت سرمایه در گردش به دارایی X4 ۲/۱ نسبت سود انباشته به دارایی X5 ۴/۱

ضرایب فوق را در ‌نسبت‌هایی که برای واحد مورد رسیدگی محاسبه می شود ضرب می‌کنند و حاصل جمع آن ها را اصطلاحاً بنام شاخص z می‌نامند .

 

X5 ۴/۱ + X42/1 + X3 ۶/۰+X2 ۹۹/۰ +X1 ۳/۳ = شاخص Z

 

در این مدل اگر z آن بزرگتر از ۹۹/۲ باشد ، احتمال ورشکستگی آن خیلی کم است .

 

۲-۶-۱-۵-۳- مدل دی کین

 

بعد از آلتمن تحقیقات دیگری برای پیش‌بینی ورشکستگی با بهره گرفتن از نسبت های مالی انجام شده که هر چند در این تحقیقات به واسطه بهبود در جمع‌ آوری داده ها و روش های آماری ، روش ها اصلاح شد ولی نتایج به دست آمده توسط محققان به صورت قابل ملاحظه ای تغییر نیافت. به عنوان نمونه دی کین در سال ۱۹۷۲ به نسبت های اولیه آزمایش شده توسط بیور مراجعه کرد و از تصادف به جای تطابق برای انتخاب نمونه شرکت‌های موفق استفاده کرد. معادله ممیز به دست آمده دقت طبقه بندی مدل آلتمن را داشت و از توانایی تمایز تا سه سال قبل از ورشکستگی به صورت کار آمد برخوردار بود. اما وقتی با نمونه معتبر مطابقت داده شد، در نتایج حاصله عدم یکنواختی مشاهده شد. یعنی تزلزل قابل ملاحظه ای در مدل برآوردی وجود داشت. ( علی خانی ،۱۳۸۵ )

 

۲-۶-۱-۵-۴- مدل اسپرینگیت

 

این مدل بر مبنای مطالعات آلتمن در سال ۱۹۷۸ به وسیله اسپرینگیت ایجاد شد. اسپرینگیت همانند آلتمن از تجزیه و تحلیل چند ممیزی برای انتخاب چهار نسبت مالی مناسب از میان ۱۹ نسبت که بهترین نسبت ها برای تشخیص شرکت های سالم و ورشکسته بود ، استفاده کرد.

 

جدول ۲-۳- ضرایب شاخص اسپرینگیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نسبت ضریب سرمایه در گردش به کل دارایی ۰۳/۱ سود ویژه قبل از بهره و مالیات به کل دارایی ها ۰۷/۳ سود ویژه قبل از مالیات به بدهی جاری ۶۶/۰ فروش به کل دارایی ۴/۰

X44/0+X366/0+X207/3+X103/1 = شاخص Z

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:28:00 ب.ظ ]




این رابطه حقوقی خواه در اثر عقدی که بین طرفین منعقد شده، ایجاد شده باشد و خواه ناشی از رابطه قراردادی نباشد، در حقوق ماه یک رابطه شخصی است، این رابطه حقوقی متضمن حقی است که به اعتبار طلبکار و دین به آن طلب و به اعتبار مدیون و متعهد به آن دین یا تعهد گفته می‌شود.

 

تعهد چون از نوع حق دینی است در حقیقت دارای همان مختصات حقوق دینی است، یعنی طلبکار تنها حق دارد به شخص معینی که در برابر او متعهد است رجوع کند و نمی‌توند موضوع حق خویش را از سایرین مطالبه کند.

 

به استناد این حق دینی یا تعهد که رابطه ای شخصی است، حق طلبکار فقط بر عهده شخص بدهکار و یا صرفا بر دارایی و اموال موجود و در زمان توقیف است و او نمی تواند این حق را در اموالی که قبل از آن از بدهکار به دیگران منتقل شده است، پیگیری و مطالبه کند، زیرا حق تعقیب از مختصات حقوق عینی است، از سوی دیگر طلبکار حق دینی جز در مواردی که قانون برای او امتیازی ایجاد کرده با دیگر طلبکاران حقوق دینی در استیفاء حق خود از اموال مدیون برابر است، در حالی که می‌دانیم حق عینی از این امتیاز ویژه برخوردار است که صاحب آن در قبال طلبکاران دیگر حق تقدم دارد.[۳۰]

 

تعهد الزام آور است

 

مراد از وصف الزام آور بودن تعهد این است که متعهد ناگزیر از اجرای تعهد است و در حقیقت انجام موضوع تعهد بر او واجب است تکلیف ملازمه با ذات تعهد دارد و بر همین اساس نمی توان شخصی را که در انجام کاری مختار است ملتزم و متعهد شناخت؛

 

در واقع تعهد یا التزام متضمن دو عنصر است: یکی عنصر دین و دیگری عنصر مسئولیت.

 

عنصر دین در حقیقت به عنوان یک واجب اخلاقی برگردن مدیون،سنگینی می‌کند تا او را وادار به عمل به تعهد نماید، ولی عنصر مسئولیت آنگاه که مدیون به وظیفه اخلاقی خود دایر بر وفای به عهده عمل نکند وارد عمل شده و به طلبکار حق می‌دهد که با مراجعه به مقام عمومی صالحه مدیون را مجبور به ادای دین نماید.

 

تعهد طبیعی که تعهد ناقص نیز نامیده می شود از دو عنصر فوق فقط واجد تکلیف اخلاقی است، لذا در صورتی که متعهد خود به تعهد اخلاقی خویش وفا نکند به دلیل فقدان عنصر مسئولیت که ویژه تعهد حقوقی است، طلبکار نمی تواند با توسل به قدرت عمومی او را وادار به ایفاء تعهد نماید، مگر اینکه متعهد خود به میل خویش مبادرت به وفای به عهد کند که در این صورت در نتیجه عمل او این نقیصه مرتفع و التزام اخلاقی صرف، تبدیل به التزام حقوقی می شود و مانع می‌گردد که متعهد پس از وفای به عهد بتواند ‌به این استناد که دین او جنبه حقوقی نداشته است، نسبت به استرداد آنچه که در وفای به عهد طبیعی خود پرداخته اقدام نماید، ماده ۲۶۶ ق.م در این خصوص مقرر داشته است: «‌در مورد تعهداتی که برای متعهد له قانونا حق مطالبه نمی باشد، اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید دعوی استرداد او مسموع نخواهد بود»

 

ماده ۷۳۵ ق.آ.د.م سابق نیز نسبت به دین حقوقی که در اثر مرور زمان ضمانت اجرای خود را از دست داده و تبدیل به دین طبیعی شده، مقرر داشته است: «مرور زمان هرچند حق اقامه دعوی را ساقط می‌کند، لیکن اگر مدیون، طلب داین را داده باشد نمی تواند به استناد اینکه مرور زمان حاصل شده بود آنچه را که داده است مطالبه نماید.»

 

در قلمرو اعمال حقوقی، تعهدات ناشی از قراردادهای لازم بی تردید الزام آور است، اما در خصوص تعهدات ناشی از عقود جایز، الزام آور بودن آن ها مورد تردید قرار گرفته است، زیرا وقتی که متعهد می‌تواند قبل از اجرای تعهد، خود هر لحظه که اراده کند به دلیل جواز عقد آن را بدون نیاز به هیچ تشریفاتی به صورت یک‌جانبه فسخ و خود از قید تعهد آن آزاد نماید، دیگر جایی برای الزامی بودن این قبیل تعهدات باقی نمی ماند.[۳۱]

 

چیزی که الزام تعهدات ناشی از عقود جایز را سبب شده تا چنین تردیدی به وجود آید در حقیقت، تصور نادرستی است که از وصف لزوم و جواز و مفهوم الزام آور تعهد در قراردادها در بعضی اذهان بوده است.

 

همان‌ طور که پیش از این نیز در جای خود متذکر شدیم، رابطه ی عقد و تعهد، رابطه علت و معلول است، عقد سبب ایجاد تعهد و تعهد مسبب آن است.

 

لزوم ‌و جواز در حقیقت وصف عقدی است که علت تعهد به شمار می رود برخی ‌به این گمان که لزوم ‌و جواز عارض بر تعدات ناشی از عقد است، فورا نتیجه گرفته اند که وقتی تعهدی به حکم طبیعت خود جایز است و می‌تواند هر لحظه با اراده یک جانبه، زوال یابد، نمی تواند وصف الزام آور داشته باشد، ‌بنابرین‏ منکر این عنصر در این قبیل تعهدات شده اند و برخی نیز با وصف اینکه لزوم و جواز را متوجه اصل عقد دانسته اند به دلیل تبعیت حاکم بر رابطه علی و معلولی قائل شده‌اند که با زایل شدن اصل عقد، تعهد هم که تابع آن است، زوال می پذیرد و به دلیل متزلزل بودن اصل عقد، تعهد ناشی از آن هم نمی تواند پایدار و الزام آور باشد.[۳۲]

 

با این همه، حقیقتی که از نظرها دور مانده، آن است که لزوم و جواز، وصف اصل عقود است نه آثار آن ها، وانگهی مراد از الزامی بودن عمل حقوقی آن نیست که آن عمل الی الابد باید دوام و ثبات داشته باشد و به هیچ عنوان، تحت هیچ شرایطی امکان گسستن چنین پیمانی و در نتیجه اجرا نشدن تعهد ناشی از آن وجود نداشته باشد، بلکه مقصود از الزام آور بودن، این است که طرفین هر قرارداد، در حدود مفاد آن مادام که به فسخ یا اقاله از بین نرفته پای بند هستند و این اختصاص به عقود لازم ندارد، بلکه در عقود جایز از قبیل قرارداد وکالت و غیره نیز همین وصف، عارض اثر عقد است و مادام که به هم نخورده است متعهد ملتزم به تعهدات خود بوده و نمی تواند ‌به این استناد که عقد جایز است قبل از انحلال آن به تعهد خود عمل نکند.

 

دکتر لنگرودی در خصوص لزوم ‌و جواز تعهدات می‌گوید: «تعهد انواعی دارد، تعهد لازم و تعهد جایز که هر کدام از این ها نیز انواعی دارند، بر این اساس می توان گفت:

 

تعهد لازم

 

تعهدی است که متعهد نتواند هر وقت که بخواهد آن را بهم بزند.

 

برای بهم زدن تعهد لازم باید به یکی از طرق ذیل، متوسل شد:

 

الف- اقاله (در عقود)

 

ب- حق خیار (در عقود)

 

ج- حکم خاص قانون (در عقودو ایقاعات و غیره)

 

مثلا قانون به دادگاه عالی حق فسخ رأی دادگاه تالی را می‌دهد یا قانون، اجازه اعاده دادرسی را می‌دهد که در صورت اعاده و نقض حکم سابق، تعهد ناشی از حکم سابق، نقض می شود.

 

از تاریخ شمول مقررات اصلاحات ارضی، نسبت به املاک مورد وثیقه، تعهد وثیقه دهنده ‌در مورد وثیقه مخل می شود، بهم خوردن این تعهد به حکم قانون اصلاحات ارضی است نه به اقاله و خیارات.

 

نکته: خیار و اقاله مختص تعهدات ناشی از عقود لازم است، در عقود جائز فقط از حق فسخ می‌توان استفاده کرد نه از خیارات و اقاله که مخصوص عقود لازم است.

 

تعهد جایز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ب.ظ ]




روش تحلیل داده ها

 

در این پژوهش به منظور بررسی الگوهای ارتباطی و سازگاری اجتماعی نو آموزان پیش دبستانی از آماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد استفاده شد. همچنین به منظور ‌پاسخ‌گویی‌ به سؤالات پژوهش از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند گانه به روش همزمان استفاده شد.

 

فصل چهارم

 

یافته های پژوهش

 

مقدمه:

 

در این قسمت ابتدا به توصیف داده های حاصل از اجرای پرسش نامه های رفتار سازشی کودکان و الگوهای ارتباطی زوجین با بهره گرفتن از جداول و نمودارهای مربوطه می پردازیم و سپس نتایج با بهره گرفتن از آزمون های آماری مناسب تجزیه و تحلیل می شود.

 

توصیف داده ها:

 

در جدول ۴-۱ فراوانی و درصد افراد شرکت کننده در گروه نمونه بر اساس جنسیت را مشاهده می کنید.

 

جدول ۱-۴ فراوانی و درصد افراد شرکت کننده در نمونه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاخص آماری

 

جنسیت

فراوانی درصد دختر ۴۳ ۴۳/۴۳ پسر ۵۶ ۵۷/۵۶ کل ۹۹ ۱۰۰

همان گونه که در جدول ۱-۴ مشاهده می شود از مجموع ۹۹ نفر شرکت کننده در تحقیق حاضر ۴۳/۴۳% دختر و ۵۷/۵۶% پسر هستند.

 

فراوانی و درصد سن و میزان تحصیلات والدین گروه نمونه در جدول های زیر آورده شده است:

 

اطلاعات مربوط به مقطع تحصیلی پدران گروه نمونه بر اساس نو آموزان دختر و پسر را در جدول ۲-۴ مشاهده می کنید.

 

جدول ۲-۴ مقطع تحصیلی پدران گروه نمونه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت

 

تحصیلات

دختر پسر کل فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد زیر دیپلم ۵ ۰۵/۵ ۷ ۰۷/۷ ۱۲ ۱۲/۱۲ دیپلم ۱۰ ۱/۱۰ ۹ ۰۹/۹ ۱۹ ۱۹/۱۹ کاردانی ۱۱ ۱۱/۱۱ ۹ ۰۹/۹ ۱۸ ۱۸/۱۸ کارشناسی ۱۶ ۱۶/۱۶ ۱۴ ۱۴/۱۴ ۳۰ ۳۱/۳۰ کارشناسی ارشد ۳ ۰۳/۳ ۶ ۰۶/۶ ۹ ۰۹/۹ دکترا ۵ ۰۵/۵ ۶ ۰۶/۶ ۱۱ ۱۱/۱۱

اطلاعات مربوط به مقطع تحصیلی مادران گروه نمونه بر اساس دانش آموزان دختر و پسر را در جدول ۳-۴ مشاهده می کنید.

 

جدول ۳-۴ مقطع تحصیلی مادران گروه نمونه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت

 

تحصیلات

دختر پسر کل فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد زیر دیپلم ۷ ۰۷/۷ ۸ ۰۸/۸ ۱۵ ۱۵/۱۵ دیپلم ۱۰ ۱/۱۰ ۱۶ ۱۶/۱۶ ۲۶ ۲۷/۲۶ کاردانی ۱۲ ۱۲/۱۲ ۹ ۰۹/۹ ۲۱ ۲۱/۲۱ کارشناسی ۱۱ ۱۱/۱۱ ۱۲ ۱۲/۱۲ ۲۳ ۲۳/۲۳ کارشناسی ارشد ۴ ۰۴/۴ ۲ ۰۲/۲ ۶ ۰۶/۶ دکترا ۳ ۰۳/۳ ۵ ۰۵/۵ ۸ ۰۸/۸

در جدول زیر (۴-۴) اطلاعاتی مربوط به سن پدران گروه نمونه آورده شده است.

 

جدول ۴-۴ سن پدران گروه نمونه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت

 

سن

دختر پسر کل فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد ۳۰-۲۰ ۱۵ ۱۵/۱۵ ۱۷ ۱۷/۱۷ ۳۲ ۳۲/۳۲ ۴۰-۳۰ ۲۲ ۲۲/۲۲ ۲۱ ۲۱/۲۱ ۴۳ ۴۴/۴۳ ۵۰-۴۰ ۱۱ ۱۱/۱۱ ۷ ۰۷/۷ ۱۸ ۱۸/۱۸ بالای ۵۰ ۲ ۰۲/۲ ۴ ۰۴/۴ ۶ ۰۶/۶

در جدول زیر (۵-۴) اطلاعاتی مربوط به سن مادران گروه نمونه آورده شده است.

 

 

 

جدول ۵-۴ سن مادران گروه نمونه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت

 

سن

دختر پسر کل فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد ۳۰-۲۰ ۲۱ ۲۱/۲۱ ۲۴ ۲۴/۲۴ ۴۵ ۴۶/۴۵ ۴۰-۳۰ ۲۰ ۲/۲۰ ۱۸ ۱۸/۱۸ ۳۸ ۳۸/۳۸ ۵۰-۴۰ ۷ ۰۷/۷ ۵ ۰۵/۵ ۱۲ ۱۲/۱۲ بالای ۵۰ ۲ ۰۲/۲ ۲ ۰۲/۲ ۴ ۰۴/۴

جدول شماره (۶-۴) شامل داده های توصیفی حاصل از اجرای پرسش نامه های رفتار سازشی کودکان و الگوهای ارتباطی زوجین می‌باشد.

 

جدول شماره ۶-۴ داده های توصیفی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعدادکمترین نمرهبیشترین نمرهمیانگینانحراف استانداردسازنده متقابل۹۹۰۰/۱۴۰۰/۲۳۹۲۹۳/۱۰۴۴۳۳۹/۸کناره گیری/توقع۹۹۰۰/۶۰۰/۴۲۰۵۰۵/۱۹۲۰۳۴۱/۱۰کناره گیری زن/توقع مرد۹۹۰۰/۳۰۰/۲۴۸۲۸۳/۹۶۸۶۹۴/۶کناره گیری مرد/توقع زن۹۹۰۰/۳۰۰/۲۷۲۲۲۲/۹۱۰۲۱۲/۶اجتنابی متقابل۹۹۰۰/۳۰۰/۲۵۸۷۸۸/۱۲۶۴۶۲۶/۶رفتارناسازگارانه کودک۹۹۰۰/۰۰۰/۶۶۱۵۳۱/۲۶۱۲۹۹۲/۱۵

تحلیل استنباطی فرضیه های تحقیق

 

فرضیه اول:

 

الگوی ارتباطی والدین با سازگاری اجتماعی کودکان پیش دبستانی رابطه دارد.

 

برای آزمون این فرضیه از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده می شود. به دلیل نوع متغیرهای پیش بین )الگوهای ارتباطی (از متد رگرسیون چندگانه ساده باواردکردن یکباره همه متغیرهای پیش بین در معادله استفاده شده است.

 

جدول شماره ۷-۴ خلاصه مدل برای پیش‌بینی متغیر سازگاری اجتماعی کودکان توسط متغیرهای الگوهای ارتباطی والدین را نمایش می‌دهد.

 

جدول شماره ۷-۴ خلاصه مدل پیش‌بینی متغیر سازگاری اجتماعی کودکان توسط متغیرهای الگوهای ارتباطی والدین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:35:00 ب.ظ ]




مؤلفه‌ رشد شخصی به گشودگی نسبت به‏ تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته و مستمر باز می‏ گردد. این ویژگی به فرد امکان می‏ دهد تا همواره در صدد بهبود زندگی شخصی خویش از طریق یادگیری و تجربه باشد. ریف و همکارانش‏ مقیاسی برای سنجش این مدل ساخته‏اند که در بررسی های مختلف روایی و پایایی آن تأیید شده‏ است.

 

از نظر هوسر و همکارانش(۲۰۰۵) هریک از ابعاد مدل فوق چالش هایی هستند که انسان ها در زندگی خود با آن ها مواجه می ‏شوند. شواهد پژوهشی‏ شایان توجهی وجود دارد که نشان می ‏دهند تنش و حوادث نامطبوع زندگی می ‏توانند بهزیستی‏ روان شناختی را تحت تاثیر قرار دهند و مختل‏ کنند(میکائیلی، ۱۳۸۸).

 

نتایج مطالعه‏ کارادماس(۲۰۰۷)نیز نشان داده است تنش و ناراحتی های زندگی می ‏توانند موجب به وجود آمدن‏ نشانگانی مانند اضطراب و افسردگی شوند و از این‏ طریق، ابعاد مثبت بهزیستی روان شناختی را مختل‏ کنند.

 

نظریه خودشکوفایی مازلو :

 

خودشکوفایی نیاز غریزی انسان‌ برای استفاده حداکثر از همه قابلیت‌ها و استعدادهایش، تلاش برای شکوفا کردن همه پتانسیل‌ها و تبدیل شدن به بهترین چیزی که امکان بودنش را دارد است. به اعتقاد مازلو مرحله نهایی تکامل روان شناسی یک فرد وقتی رخ می‌دهد که او از لحاظ برآورده شدن نیازهای پایه‌اش (طبقه‌های یک تا چهار) احساس امنیت و آرامش کند. در چنین وضعیتی، او تمرکز خود را بر شکوفا کردن استعدادهای نهفته‌اش برای تبدیل شدن به یک انسان مؤثر، خلاق، پخته و دارای بینش خواهد گذاشت. مازلو متوجه شده بود افراد خودشکوفا که از لحاظ توسعه روانی کامل‌ترین هستند در بسیاری از زمینه‌ها دارای خصوصیات شخصیتی مشترک هستند. این افراد: واقعیت‌ها و حقایق جهان (و خودشان) را می‌پذیرند (به جای انکار یا فرار از آن ها). درک شفاف و واضح‌تری از واقعیت‌ها دارند و راحت‌تر با آن ها کنار می‌آیند. آن ها تجربه ها، اشخاص یا اشیاء را بهتر ارزیابی می‌کنند و به خوبی می‌توانند پدیده‌های تقلبی، مزورانه یا فریبا را تشخیص دهند. در افکار و رفتارهایشان راحت و سبک‌بال هستند و فی‌البداهه تصمیم می‌گیرند یا می‌اندیشند. چندان دنباله‌رو قواعد مرسوم نیستند ولی آن ها را نادیده نیز نمی‌گیرند. ممکن است بر اساس رسم و قاعده یا عرف عمل کنند، اما هرگز اجازه نمی‌دهند عرف یا رسومات مانع از دسترسی آن ها از چیزی که مهم یا اساسی تلقی می‌کنند شود. آن ها به هیچ‌عنوان از بیرون تشویق نمی‌شوند و انگیزه ها و نیروی محرکه آن ها کاملا درونی است. به شدت خلاق و دارای تخیل قوی هستند. این خلاقیت لزوماً تخصصی یا ویژه نیست بلکه خلاقیتی است که معمولا در همه افراد وجود دارد ولی در اثر قید و بندهای فرهنگی و عرفی خفه شده است. خلاقیت این افراد تازه، صریح و متفاوت است همان گونه که نگاه کودکان به مسائل صریح، تازه و معصومانه است. به حل مشکلات یا مسائل علاقه نشان می‌دهند و این محدود به خود فرد نمی‌شود، بلکه معمولا شامل مشکلات یا مسائل دیگران نیز هست. حل این مشکلات کانون اصلی توجه این افراد است که معمولا دارای نوعی مأموریت‌ یا هدف فلسفی یا اخلاقی در زند‌گی خود هستند. از لذت‌های اساسی و پایه‌ای زند‌گی لذت می‌برند و پیوسته آن ها را می‌ستایند. آن ها از زند‌گی روزمره، طبیعت، بچه ها، موسیقی و روابط جنسی لذت می‌برند. آن ها به نیازهای غریزی و جسمانی خود با تحسین، هیجان، لذت، حیرت و نوعی از خود ‌بیخود شدن نزدیک می‌شوند. با سایر افراد و انسان ها احساس نزدیکی، یگانگی و محبت می‌کنند و این حس معمولا شرطی نیست و همراه با «بودن» و «وجود داشتن» آن ها حضور دارد. روابط شخصی عمیق دارند. آن ها می‌توانند به دوستان خود بسیار نزدیک شوند و عشق‌های بزرگ داشته باشند. در واقع آن ها قادرند «مرزهای فردیت» خود را (بیشتر از توانایی سایر افراد) پاک کنند. نتیجه این است که این افراد دارای حلقه نسبتا کوچکی از دوستان خیلی نزدیک هستند و با تعداد افراد اندکی رابطه نزدیک دارند. آن ها در برخورد با بیشتر افراد صبور و مهربان هستند، اما در انتقاد از اشخاص مزور، متکبر یا خودبزرگ‌بین ؛ واقع‌گرا، صریح و تند هستند. روحیه آزادمنش و دموکرات دارند. این افراد عمیقا به دیگران و نظر آن ها فارغ از طبقه اجتماعی، باور سیاسی، نژاد، رنگ پوست و … احترام می‌گذارند و با آن ها رفتار دوستانه دارند. به نظر آن ها از هر کسی می‌توان چیزی آموخت؛ ‌بنابرین‏ به هر فرد به عنوان یک آموزگار بالقوه که می‌تواند دانش آن ها را افزایش دهد احترام می‌گذارند. از تنهایی و داشتن حریم خصوصی لذت می‌برند. ممکن است از موضوعاتی که همه را ناراحت می‌کند فاصله بگیرند (از دور نظاره‌گر دعوا باشند) یا حتی ممکن است تا حدی غیراجتماعی یا مردم‌گریز جلوه کنند. استقلال فرهنگی و محیطی دارند. این‌ افراد برای کسب رضایت واقعی به سایر افراد یا تأیید فرهنگ عمومی وابسته نیستند، بلکه به توسعه شخصی و رشد پیوسته با توجه به استعدادها و منابعی که در دسترس دارند تکیه دارند. معنای زند‌گی آن ها در این کلمات خلاصه می‌شود: «تصمیم‌گیری شخصی»، «حکومت شخصی بر زند‌گی خود»، فردی فعال و مؤثر و مسئول دارای نظمی خودانگیخته بودن (در برابر مفلوک و منتظر دستور یا نظر دیگران بودن) دارای سیستم اخلاقی شخصی هستند که درونی و از قدرت یا نفوذ بیرونی مستقل است. به شدت اخلاق‌گرا هستند و به خوبی مفاهیم «وسیله»، «هدف» و «وسیله های لازم برای رسیدن به هدف» را درک می‌کنند و برای آن ها وزن‌های اخلاقی خودسنجیده دارند. هم چنین باورهای اخلاقی این افراد معمولا با باورهای اخلاقی متداول فرق می‌کند. روحیه طنز فلسفی ولی غیربرخورنده دارند. آن ها معمولا به لطیفه‌هایی که برای گروهی از مردمان آزار دهنده است نمی‌خندند (مگر این که نوعی قرارداد یا رسم باشد که در یک لحظه خاص تصمیم به تبعیت از آن بگیرند). آن ها می‌توانند دیگران و از جمله خودشان را به باد طنز بگیرند، به خصوص وقتی احمق باشند یا بخواهند بزرگ باشند در حالی که کوچک‌اند. آن ها معمولا به سوی طنز هوشمندانه متمایل هستند. دارای قوه تمییز و تشخیص هستند و می‌توانند همه چیز را به صورت بی‌طرفانه (بدون حب یا بغض) بنگرند. به نظریه مازلو انتقادات مهمی هم وارد است. مثلا گروهی بر این باورند که نیازهای اساسی انسان خطی و سلسه‌مراتبی نیستند و اجزای تغییر ناپذیر هستی انسان‌اند(میکائیلی، ۱۳۸۹).

 

۲-۱-۳- عشق :

 

اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و مستلزم بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می توان از طریق بررسی چیزهایی که «عشق» یا «عاشقانه» نیستند تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (و شکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولا درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کم رنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد ؛ با وجود آن که در برخی از تعاریف «عشق» بر وجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تأکید دارد(عابدین زاده و تقی نیا، ۱۳۷۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 11:42:00 ب.ظ ]




– محدود کردن ابزار پژوهش به پرسشنامه

 

ب) محدودیت‌های خارج از کنترل محقق

 

– همکاری محدود افراد نمونه جهت پاسخ‌گویی به سؤالات پرسشنامه

 

– در دسترس نبودن پژوهش داخلی مرتبط با موضوع پژوهش

 

– فقدان پرسشنامه استاندارد بخش خود ارزشیابی

 

منابع

 

منابع

 

اسدی، محمد (۱۳۹۱). مطالعه موردی مؤلفه‌های بنیادی تدریس اثربخش در دانشگاه کردستان. پایان‌نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته برنامه‌ریزی درسی، دانشگاه کردستان، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی.

 

اسماعیلی، محمدرضا، کتابیان، شهره و خداداد، شعله (۱۳۹۱). رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس معلمان تربیت‌بدنی آموزش و پرورش شهر تهران. ‌فصل‌نامه مدیریت و رفتار سازمانی در ورزش، ۱ (۱): ۲۸-۲۱٫

 

امین‌خندقی، مقصود، سپندار، محدثه، سیفی، غلامعلی و جوادی، مرضیه (۱۳۹۲). تأثیر خود ارزیابی مستمر دانشجویان بر خودکارآمدی پژوهشی و پیشرفت تحصیلی آن‌ ها: عنصری مغفول در تدوین برنامه درسی. ‌فصل‌نامه اندیشه‌های نوین تربیتی، ۹ (۱): ۷۶-۵۱٫

 

امین‌یزدی، سیدامیر و عالی، آمنه (۱۳۸۷). بررسی تأثیر سبک‌های مدیریت کلاس بر رشد مهارت‌های فراشناختی دانش‌آموزان. ‌فصل‌نامه مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی، ۹ (۱): ۹۰-۷۳٫

 

ایروانی، محمدرضا و ابراهیمی جعفر (۱۳۸۸). بررسی رابطه میان مهارت‌های اجتماعی و اعتماد به نفس دختران فراری، مجله جامعه شناسی، ۱ (۳): ۱۲۴-۱۱۱٫

آتش‌سخن، گیتی، بلبل‌حقیقی، ناهید، باقری، حسین و ابراهیمی، حسین (۱۳۸۹). مقایسه خودارزشیابی، ارزشیابی همتا و ارزشیابی مدرس بالینی در فرایند ارزیابی مهارت‌های بالینی دانشجویان مامایی. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، ۱۰ (۴): ۳۳۹-۳۳۳٫

 

آریاپوران، سعید، عزیزی، فرامرز و دیناروند، حسن (۱۳۹۲). رابطه‌ سبک مدیریت کلاس معلمان با انگیزش و پیشرفت ریاضی دانش‌آموزان پنجم ابتدایی. مجله روانشناسی مدرسه، ۲ (۱): ۴۱-۲۳٫

 

آقاحسینی، تقی (۱۳۸۵). مقدمه‌ای بر مدیریت کلاس درس فرایند مدار. تهران: انتشارات قلم معلم.

 

بازرگان، عباس (۱۳۸۰). ارزشیابی آموزشی: مفاهیم، الگوها و فرایند عملیاتی. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)، تهران، چاپ اول.

 

بخشایش، علیرضا (۱۳۹۲). رابطه سبک‌های مدیریت کلاس با ویژگی‌های شخصیتی معلمان مدارس ابتدایی شهر یزد. ‌فصل‌نامه رهیافتی نو در مدیریت اموزشی، ۴ (۲): ۱۹۸-۱۸۵٫

 

البرزی، محبوبه (۱۳۸۹). رابطه سبک‌های ارتباطی معلمان با خلاقیت شناختی دانش‌آموزان بر اساس باورهای شناختی و انگیزشی آنان. ‌فصل‌نامه روانشناسی معاصر، (۲) ۵: ۴۶-۳۳٫

 

البرزی، محبوبه و خیر، محمد (۱۳۹۰). ارتباط بین سبک‌های تعاملی معلمان با خودپنداری دانش‌آموزان دوره ابتدایی شهرستان شیراز. دو ‌فصل‌نامه پژوهش‌های آموزش و یادگیری، ۱۸ (۱): ۶۶-۵۳٫

 

البرزی، محبوبه و خیر، محمد (۱۳۹۰). ارتباط بین سبک‌های تعاملی معلمان با خودپنداری دانش‌آموزان دوره ابتدایی شهرستان شیراز. دو ‌فصل‌نامه پژوهش‌های آموزش و یادگیری، ۱۸ (۱): ۶۶-۵۳٫

 

جلیلی، مهسا و نیک‌فرجام، حسین (۱۳۹۳). بررسی وضع موجود توانایی و صلاحیت‌های معلمان از دیدگاه دانش‌آموزان و مقایسه با وضع مطلوب از دیدگاه صاحب‌نظران در درس فیزیک سال چهارم دبیرستان. ‌فصل‌نامه پژوهش در برنامه‌ریزی درسی، ۱۱ (۱۳): ۱۳۸-۱۲۹٫

 

حکیم‌زاده، رضوان، کرم‌دوست، نوروزعلی، معماریان، ربابه، قدرتی، اکرم و میرموسوی، سیدجمال (۱۳۹۱). بررسی صلاحیت بالینی دانشجویان پرستاری بر اساس خودارزیابی. ‌فصل‌نامه افق پرستاری، ۱ (۱): ۲۵-۱۷٫

 

حمیدی، فریده، دماوندی، مجیدابراهیم و دهنوی، الهام (۱۳۹۱). رابطه هوش فرهنگی و سواد کامپیوتری معلمان با سبک مدیریت کلاسی آنان. ‌فصل‌نامه فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، ۳ (۱): ۲۶-۵٫

خلخالی، علی، ‌سلیمان پور، جواد و فردی، معصومه (۱۳۸۹). ارائه مدلی جهت استقرار مدیریت کلاس درس سالم. ‌فصل‌نامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، ۱ (۲): ۷۱-۶۰٫

 

خلخالی، علی، ‌سلیمان پور، جواد و فردی، معصومه. (۱۳۸۹). ارائه مدلی جهت استقرار مدیریت کلاس درس سالم. ‌فصل‌نامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، ۱ (۲): ۷۱-۶۰٫

 

خورشیدی، عباس و ملک‌شاهی‌راد، محمدرضا (۱۳۸۲). ارزشیابی آموزشی. تهران، نشر یسطرون، چاپ اول.

 

درگاهی، حسین و محمدزاده، نیلوفر (۱۳۹۲). ارزشیابی اعضای هیئت علمی توسط دانشجویان: معتبر یا غیر معتبر. مجله ایران آموزشی در علوم پزشکی، ۱۳ (۱): ۴۸-۳۹٫

 

دل‌آرام، معصومه (۱۳۸۸). نحوه ارزشیابی دانشجویان توسط اعضاء هیئت علمی و کادر آموزشی دانشگاه علوم پژشکی شهرکرد در سال ۸۷-۸۶٫ مجله مرکز مطالعات آموزش علوم پزشکی، ۲ (۲): ۱۵-۹٫

 

دل‌آرام، معصومه، صفدری، فرانک، اکبری، نسرین، حسینی، سارا و رفیعی حسین (۱۳۹۲). مقایسه خودارزشیابی دانشجویان سال آخر مامایی از مهارت‌های فرا گرفته شده در طی تحصیل با ارزشیابی آنان توسط مربی. مجله پزشکی هرمزگان، ۱۷ (۳): ۲۸۱-۲۷۳٫

 

دل‌آرام، معصومه، صفدری، فرانک، بنائیان، شایسته، کاظمیان، افسانه، سرشتی، منیژه و رئیسی زیبا. (۱۳۹۲). خودارزیابی دانشجویان مامایی از توانایی در مهارت‌های عملی. راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، ۶ (۳): ۱۸۲-۱۷۷٫

 

رجایی‌پور، سعید، آقاحسینی، تقی و فرهنگ، ابوالقاسم (۱۳۸۵). بررسی رابطه بین کارکردهای ارزشیابی و جو یادگیری. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان، ۳: ۱۴-۱٫

 

رجایی‌پور، سعید، کاظمی، ایرج و آقاحسینی، تقی (۱۳۸۷). بررسی رابطه بین مؤلفه‌های مدیریت کلاس درس و جو یادگیری در مدارس راهنمایی شهر اصفهان. پژوهش‌های تربیتی و روانشناختی، ۴ (۱): ۴۰-۲۳٫

 

رئوفی، محمدحسین (۱۳۷۷). مدیریت رفتار کلاسی: مهارت‌های آموزشی و پرورشی؛ مشهد: آستان قدس رضوی. چاپ اول.

 

زارعی، حجت‌ا…، ملکی، حسن و سبزی‌پور امیر (۱۳۹۱). نقش خودارزشیابی در فرایند یادگیری و آموزش دانش‌آموزان. ‌فصل‌نامه راهبردهای آموزشی، ۵ (۲): ۱۳۶-۱۳۱٫

 

سبحانی‌نژاد، مهدی و زمانی‌منش، حامد (۱۳۹۱). شناسایی ابعاد معلم اثربخش و اعتبارسنجی مؤلفه‌های آن توسط دبیران دوره متوسطه شهر یاسوج. ‌فصل‌نامه پژوهش در برنامه‌ریزی درسی، ۹ (۵): ۸۱-۶۸٫

 

سبحانی‌نژاد، مهدی و ملازهی، اسماء (۱۳۹۱). بررسی مؤلفه‌های نیاز معلمان جهت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در فرایند برنامه‌ریزی درسی مدارس. ‌فصل‌نامه پژوهش در برنامه‌ریزی درسی، ۹ (۷): ۵۹-۴۲٫

سماوی، حمیده، رضائی‌مقدم، کورش و برادران، مسعود (۱۳۸۷). مشتری­مداری و کاربرد آن در نظام آموزش عالی: مورد آموزش عالی کشاورزی در استان خوزستان. ‌فصل‌نامه پژوهش و برنامه­ ریزی در آموزش عالی، ۳ (۴۹): ۱۴۳-۱۲۱٫

 

سیف، علی‌اکبر (۱۳۸۶). اندازه‌گیری، سنجش و ارزشیابی آموزشی. تهران، نشر دوران، چاپ بیست و چهارم.

 

شاه‌ولی، منصور (۱۳۸۵). دانش سازگاری: حلقه مفقوده در فرایند تدریس – یادگیری دانش‌آموزان. مجموعه مقالات همایش نوآوری در برنامه‌درسی دوره ابتدایی، شیراز، ۴۱۴-۴۰۱٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ب.ظ ]
1 2 3 4 5 ...6 ...7 8 10 11